مرجع تخصصی مقالات پزشکی قلب و عروق

PFO به چه شیوه بیماری ساخت می نماید؟
برای بیماری زایی PFO چند سازوکار اورده شده میباشد که هریک از آنان می‌توانند بستر ساز بیماریهای خاصی در متخصص قلب قلب و اعضای فارغ قلب باشند.

تشکیل لخته خون
این بیماری مانند یک رخنه‌ در دیواره در بین دو دهلیز میباشد و میتواند دارنده ارتفاع متغیری از یکسری میلی متر تا سانتی متر داشته باشد. این سوراخ زمان بر مانند تونلی میباشد که خون قادر است در آن به جهت سرعت جریان نادر، مبتلا لخته گردد. بخش اعظمی از عوارض PFO در تاثیر تشکیل لخته خون ساخت و ساز می‌گردد و تصور بر این میباشد که لخته خون در حاشیه های این ترک یا این که در تونل مرکزی آن تشکیل می‌شود و آنگاه وارد جریان خون می‌شود.

آمبولی پارادوکس
سیاهرگ های عمقی پا و روزنه های آشیانه کبوتری آنان، مطلوب ترین محل در تن بشر برای تشکیل لخته های خون می باشند. در حین معاش آدم بارها و بارها لخته های خرد در سیاهرگهای عمقی پا ساخت میشوند که میتوانند از محل خویش غیر وابسته گردیده و در مسیر جریان خون به سمت قلب جنبش نمایند. این لخته های خون تا وقتیکه باطن سیستم سیاهرگی میباشند کار کشته به ساخت علایم و انسداد جریان خون نیستند و در اکثر زمان ها موردها بعداز ورود به قلب راست و سیستم گردش خون ریوی ، به وسیله آنزیمهای درون عروق حل گردیده و از در بین می‌روند.

در صورتی‌که نقصی در دیواره باطن قلبی وجود داشته باشد، مانند ASD، VSD یا این که PFO، این لخته های خون میتوانند از سمت راست قلب وارد سمت چپ قلب و گردش خون اعضای تن شوند. آمبولی این لخته ها به اعضای تن موجب جدا ناگهانی جریان خون اعضای تن و از فی مابین رفتن موقّت یا این که دایمی تلاش آن عضو شود. عضو در گیر می‌تواند عروق مغزی، عروق دیده، احشای تن و روده ها، همگی ها و حتّی رگهای دست و پا باشد. این پدیده یعنی عبور لخته های خون از سمت راست قلب به سمت چپ آن، از روش رخنه‌ ها و مسیرهای ارتباطی درون قلب، اصطلاحاً "آمبولی پارادوکس" اسم دارااست که منشأ اکثری از مفاد ایسکمی و سکته های اعضای تن میباشد.

هیپوکسی
خون باطن حفرات سمت راست قلب، اصطلاحاً خون آلوده و کثیف و فاقد اکسیژن کافی میباشد. اکسیژن و مواد غذایی این خون بوسیله اعضای تن برداشت شد‌ه‌است و می بایست برای تصفیه و اکسیژن گیری به سمت ریه ها جنبش نماید. برعکس خون باطن حفرات سمت چپ قلب، خونی پر‌نور و دارنده اکسیژن فراوان میباشد که از ریه ها میاید و قرار میباشد با پمپاژ بطن چپ وارد شریان آئورت و گردش خون سیستمیک شود. این دو نوع گردش خون به جهت دیواره محافظ در بین دو سمت قلب با یکدیگر ترکیب نمیشوند.

در اشخاصی که PFO دارا هستند، بسته به اندازه و گشوده بودن آن، خون سمت راست و چپ قلب با یکدیگر ترکیب می‌شوند. ورود خون سوای اکسیژن سمت راست به تن میتواند موجب ضعف و بیحالی گردد. برخی از پزشکان معتقدند ضعف و سرگیجه های زود گذر به ویژه در حین ایستادن قادر است ناشی از PFO باشد.

بیماریهای مربوط به PFO
با اعتنا به مطالب اورده شده امروزه مشخص و معلوم شد‌ه‌است که داشتن PFO میتواند با بعضی از بیماریهای اصلی رابطه داشته باشد. اگرچه هنوز این ارتباط جای گفتگو دارد و مطالعات بیشتری در این باره در درحال حاضر جاری ساختن می باشند.

سکته مغزی
ترازو PFO در کسانی که سکته مغزی می نمایند بسیار بیشتر از اشخاص معمولی میباشد و همچنین معیار بروز سکته مغزی در اشخاص با PFO بیشتر از اشخاص فاقد آن میباشد. از سوی دیگر مطالعات تازه نماد داده اند که در اشخاص با هجوم ها گذرای مغزی، TIA و سکته دایمی مغزی، CVA بستن PFO می‌تواند تا 50درصد موردها جلوی تکرار تهاجم ها آتی را بگیرد. به همین دلایل به احتمال زیاد ارتباط مستقیمی فی مابین PFO و تهاجم ها مغزی وجود داراست و موردنیاز میباشد اشخاص با سکته مغزی که PFO دارا‌هستند، برای بستن آن مبادرت نمایند.

انفارکتوس و سکته بقیه اعضاوجوارح
اگرچه سکته مغزی یک کدام از اتفاقات اصلی و ناتوان کننده معاش میباشد، اما بقیه اعضای تن هم در معرض خطر می باشند. دیده، دست و پا، روده ها و حتی خویش قلب هم در معرض آمبولی و سکته های ناشی از آمبولی پارادوکس می‌باشند.

میگرن
کسانی که میگرن دارا هستند، پیش از سردرد در گیر حملاتی از دیدن نوروفروغ، جرقه یا این که حالات عصبی زود گذر می‌شوند که اصطلاحاً "او‌را" Aura اسم دارا هستند. گمان می رود این تهاجم ها در اشخاص با PFO سرایت بالایی داشته باشد. اینکه به چه معیار میگرن و حمله ها سردرد آن با PFO ارتباط دارا هستند و تا چه حدی معالجه PFO میتواند از این تهاجم ها کاهش دهد، معلوم وجود ندارد. یقین بر این میباشد که آمدن خون فاقد اکسیژن به مغز یا این که آمبولی تکه های خرد لخته خون برهان این علایم می باشند.

ایستادن اندوهگین!
بعضا از اشخاص در شرایط نشسته یا این که دراز کشیده سلامت می باشند البته به محض ایستادن در گیر حالتهایی از ضعف، بیحالی و حتی افت فشار خون می گردند. بعضا از اشخاص هم با جستن این علایم واحد سنجش اشباع اکسیژن خونشان افت پیدا می نماید. تصور می‌گردد مقدار متعددی از این علایم مرتبط با گشوده بودن سوراخ میان دهلیزی قلب یا این که به عبارتی PFO باشد. به هرحال سفارش می شود اشخاص با این علایم به ویژه اشخاص با هیپوکسی در پی ایستادن، از دید وجود PFO رسیدگی شوند اگرچه این مورد هنوز به رسیدگی بیشتر نیاز داراست.

PFO به چه شیوه بیماری ساخت می نماید؟
برای بیماری زایی PFO چند سازوکار اورده شده میباشد که هریک از آنان می‌توانند بستر ساز بیماریهای خاصی در متخصص قلب قلب و اعضای فارغ قلب باشند.

تشکیل لخته خون
این بیماری مانند یک رخنه‌ در دیواره در بین دو دهلیز میباشد و میتواند دارنده ارتفاع متغیری از یکسری میلی متر تا سانتی متر داشته باشد. این سوراخ زمان بر مانند تونلی میباشد که خون قادر است در آن به جهت سرعت جریان نادر، مبتلا لخته گردد. بخش اعظمی از عوارض PFO در تاثیر تشکیل لخته خون ساخت و ساز می‌گردد و تصور بر این میباشد که لخته خون در حاشیه های این ترک یا این که در تونل مرکزی آن تشکیل می‌شود و آنگاه وارد جریان خون می‌شود.

آمبولی پارادوکس
سیاهرگ های عمقی پا و روزنه های آشیانه کبوتری آنان، مطلوب ترین محل در تن بشر برای تشکیل لخته های خون می باشند. در حین معاش آدم بارها و بارها لخته های خرد در سیاهرگهای عمقی پا ساخت میشوند که میتوانند از محل خویش غیر وابسته گردیده و در مسیر جریان خون به سمت قلب جنبش نمایند. این لخته های خون تا وقتیکه باطن سیستم سیاهرگی میباشند کار کشته به ساخت علایم و انسداد جریان خون نیستند و در اکثر زمان ها موردها بعداز ورود به قلب راست و سیستم گردش خون ریوی ، به وسیله آنزیمهای درون عروق حل گردیده و از در بین می‌روند.

در صورتی‌که نقصی در دیواره باطن قلبی وجود داشته باشد، مانند ASD، VSD یا این که PFO، این لخته های خون میتوانند از سمت راست قلب وارد سمت چپ قلب و گردش خون اعضای تن شوند. آمبولی این لخته ها به اعضای تن موجب جدا ناگهانی جریان خون اعضای تن و از فی مابین رفتن موقّت یا این که دایمی تلاش آن عضو شود. عضو در گیر می‌تواند عروق مغزی، عروق دیده، احشای تن و روده ها، همگی ها و حتّی رگهای دست و پا باشد. این پدیده یعنی عبور لخته های خون از سمت راست قلب به سمت چپ آن، از روش رخنه‌ ها و مسیرهای ارتباطی درون قلب، اصطلاحاً "آمبولی پارادوکس" اسم دارااست که منشأ اکثری از مفاد ایسکمی و سکته های اعضای تن میباشد.

هیپوکسی
خون باطن حفرات سمت راست قلب، اصطلاحاً خون آلوده و کثیف و فاقد اکسیژن کافی میباشد. اکسیژن و مواد غذایی این خون بوسیله اعضای تن برداشت شد‌ه‌است و می بایست برای تصفیه و اکسیژن گیری به سمت ریه ها جنبش نماید. برعکس خون باطن حفرات سمت چپ قلب، خونی پر‌نور و دارنده اکسیژن فراوان میباشد که از ریه ها میاید و قرار میباشد با پمپاژ بطن چپ وارد شریان آئورت و گردش خون سیستمیک شود. این دو نوع گردش خون به جهت دیواره محافظ در بین دو سمت قلب با یکدیگر ترکیب نمیشوند.

در اشخاصی که PFO دارا هستند، بسته به اندازه و گشوده بودن آن، خون سمت راست و چپ قلب با یکدیگر ترکیب می‌شوند. ورود خون سوای اکسیژن سمت راست به تن میتواند موجب ضعف و بیحالی گردد. برخی از پزشکان معتقدند ضعف و سرگیجه های زود گذر به ویژه در حین ایستادن قادر است ناشی از PFO باشد.

بیماریهای مربوط به PFO
با اعتنا به مطالب اورده شده امروزه مشخص و معلوم شد‌ه‌است که داشتن PFO میتواند با بعضی از بیماریهای اصلی رابطه داشته باشد. اگرچه هنوز این ارتباط جای گفتگو دارد و مطالعات بیشتری در این باره در درحال حاضر جاری ساختن می باشند.

سکته مغزی
ترازو PFO در کسانی که سکته مغزی می نمایند بسیار بیشتر از اشخاص معمولی میباشد و همچنین معیار بروز سکته مغزی در اشخاص با PFO بیشتر از اشخاص فاقد آن میباشد. از سوی دیگر مطالعات تازه نماد داده اند که در اشخاص با هجوم ها گذرای مغزی، TIA و سکته دایمی مغزی، CVA بستن PFO می‌تواند تا 50درصد موردها جلوی تکرار تهاجم ها آتی را بگیرد. به همین دلایل به احتمال زیاد ارتباط مستقیمی فی مابین PFO و تهاجم ها مغزی وجود داراست و موردنیاز میباشد اشخاص با سکته مغزی که PFO دارا‌هستند، برای بستن آن مبادرت نمایند.

انفارکتوس و سکته بقیه اعضاوجوارح
اگرچه سکته مغزی یک کدام از اتفاقات اصلی و ناتوان کننده معاش میباشد، اما بقیه اعضای تن هم در معرض خطر می باشند. دیده، دست و پا، روده ها و حتی خویش قلب هم در معرض آمبولی و سکته های ناشی از آمبولی پارادوکس می‌باشند.

میگرن
کسانی که میگرن دارا هستند، پیش از سردرد در گیر حملاتی از دیدن نوروفروغ، جرقه یا این که حالات عصبی زود گذر می‌شوند که اصطلاحاً "او‌را" Aura اسم دارا هستند. گمان می رود این تهاجم ها در اشخاص با PFO سرایت بالایی داشته باشد. اینکه به چه معیار میگرن و حمله ها سردرد آن با PFO ارتباط دارا هستند و تا چه حدی معالجه PFO میتواند از این تهاجم ها کاهش دهد، معلوم وجود ندارد. یقین بر این میباشد که آمدن خون فاقد اکسیژن به مغز یا این که آمبولی تکه های خرد لخته خون برهان این علایم می باشند.

ایستادن اندوهگین!
بعضا از اشخاص در شرایط نشسته یا این که دراز کشیده سلامت می باشند البته به محض ایستادن در گیر حالتهایی از ضعف، بیحالی و حتی افت فشار خون می گردند. بعضا از اشخاص هم با جستن این علایم واحد سنجش اشباع اکسیژن خونشان افت پیدا می نماید. تصور می‌گردد مقدار متعددی از این علایم مرتبط با گشوده بودن سوراخ میان دهلیزی قلب یا این که به عبارتی PFO باشد. به هرحال سفارش می شود اشخاص با این علایم به ویژه اشخاص با هیپوکسی در پی ایستادن، از دید وجود PFO رسیدگی شوند اگرچه این مورد هنوز به رسیدگی بیشتر نیاز داراست.